2. بهاء الله همان خداست و پس از او شوقی افندی خدا شد.
3. بهاء مژده انبیاء گذشته و باب است، یعنی سید علی محمد شیرازی باب فقط مژده رسان بهاء الله بود و با آمدن اوقیامت نزدیك می شود.
4. اسماء، صفات و افعالی كه برای خداوند تبارك و تعالی ذكر می شود رموزی است برای اشخاصی كه آنها مظهر الله هستند (یعنی خدا در آنها ظهور كرده است) و گرنه خداوند، اسماء و صفات و افعال ندارد.
5. بهاء الله، احد و واحد است و شریكی در ملك برای او نیست، چرا كه خداوند در او ظهور كرده است و این ظهور برای شناخت بیشتر خداوند است كه در حجاب غیب از نظرها پوشیده است.
6. بهائیت از همه ادیان گذشته بهتر است، چرا كه خداوند در بهاء الله ظهور كرده است و ادیان دیگر با ظهور بهاء تمام می شوند و به مرحله كمال می رسند.
7. دین اسلام تا آمدن بهاء الله معتبر بود و قرآن كریم هیچ گونه اعجازی ندارد و توسط باب نسخ شده است.
8. بهاء الله یك معجزه است، زیرا بدون اینكه به مدرسه برود توانسته الواح مقدس فارسی و عربی را املاء نماید.
9. شریعت بهائی فقط پس از هزار سال قابل تغییر است یعنی خداوند تبارك و تعالی می تواند بعد از هزار سال در شخص دیگری ظهور كند و دین بهائیت را نسخ كند، همچنانكه با ظهور خود در بهاء، دین اسلام را نسخ كرد.[4]
احكام:
بهائیت برای خود احكامی را هم به گمان خویش نازل شده، دارند كه به چند نمونه مهم اشاره می كنیم:
1. نماز: صبح و ظهر و شام 9 ركعت به صورت فرادی نماز می خوانند و قبله شان شهر عكا است كه قبر میرزا حسینعلی بهاء (خدایشان) در آنجاست. در بهائیت نماز آیات نسخ شده و كسی كه آب ندارد به جای وضو ، پنج بار می گوید: بسم الله الاطهر الاطهر.
2. روزه: بهائیت می گویند هر سال 19 ماه دارد و هر ماه نوزده روز پس روزه 19 روز در آخرین ماه سال واجب است كه عید نوروز عید فطرشان می شود.
3. حج: زیارت محل تولد علی محمد شیرازی (باب) در شیراز و خانه حسینعلی میرزا در بغداد در همه ایام به جای زیارت كعبه قرار داده شده است.
4. ازدواج: بیش از یك زن جایز نیست، ازدواج با زن پدر حرام ولی با بقیه محارم مانند مادر، خواهر و .... حلال است.
5. طهارت: همه اشیاء روی دنیا پاك است مانند: بول، غائط، منی، سگ و ... و این موهبت بهاء به بندگان اوست.
6. مراكز اجتماع: «حظیرة القدس» در عشق آباد و «مشرق الاذكار» در نزدیك شیكاگوی آمریكا و چند مشرق الاذکار در گوشه و کنار جهان از مراكز اجتماع بهائیت به شمار می آیند.
7. تربیت اولاد: درس و یاد دادن احكام به فرزند بر عهده پدر است و اگر فقیر باشد هزینه آن از بیت العدل داده می شود.
8. یك سوم از دیه كسی كه كشته شده است حق بیت العدل بهائیان است نه صاحب دم.
9. زنا: حد زنا در مرحله اول 9 مثقال طلا و در مرحله بعد 18 مثقال به حساب بیت العدل واریز می شود.
10. مهمانی: هر ماه یكبار مهمانی بر همه واجب است هر چند با دادن آب خالی.
11. بهداشت: هر هفته یك بار غسل و ناخن گرفتن واجب است.
12. عید: هر سال دو عید هست: كه عبارت اند از روز بعثت علی محمد باب (ادعای بابیت) و روز ولادت میرزا حسینعلی بهاء.
13. دفن اموات: مرده ها باید در بلور، سنگهای قیمتی و چوب های محكم و لطیف و با انگشتر نقش دار به اسم بهاء، دفن شوند.
14. آداب و معاشرت: با ادیان دیگر با محبت و مسالمت رفتار شود تا بوی خوش رحمان (بهاء الله) را بیابند.
15. ارث: سهم دختر و پسر مساوی است همچنان كه بلوغ هر دو در 15 سالگی است.
16. اسباب منزل: هر نوزده سال یك بار، باید اثاثیه منزل تغییر یابد.[5]
نگاه اول به این موضوع بهائیت مقطع تاریخی کشف باب است که خوب با ملاحظاتی که استعمار برای غلبه بر کشورهای اسلامی دارد مقطع قابل تعملی است . زیرا با انتشار اینگونه توهمات ذهنی دیگر مبارزه با ظلم، جهاد، امر به معروف و نهی از منكر مفهوم خودش را از دست می دهد
نگاه دوم به موضوع ظهور و بروز بابیت و بهائیت وضعیت اقتصادی مردم در آن مقطع است که بر اساس بیان اغلب تاریخ نگاران استعمار گران با توجه به مشکلات عدیده اقتصادی حاکم بر جامعه آنر قابل تامل میدانند .
نگاه سوم سوء استفاده طراحان از موضوع مهدویت و انتظار در جامعه شیعه بوده است که بنا داشتنند با این موضوع نگرنی های خود از اشغال و ادامه اشغال کشورهای اسلامی را کنترل نمایند
تمامی جریان بابیت که بعدها بهائیت از دل آن زاده شد در این سه نگاه خلاصه شده و جز این هم چیز دیگری نبوده و نیست .
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. انشعاب در بهائیت پس از مرگ شوقی ربانی، اسماعیل رائین.
2. بهائیت در ایران، تهران، زاهد زاهدانی.[1] . حسین طباطبائی، مصطفی، ماجرای باب و بهاء، تهران، روزنه، دوم، 1379 شمسی، ص 45.
رك: افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، تهران، مهرفام، دهم، 1381 شمسی، ص 271.
و: امین، شریف یحیی، فرهنگنامه فرقه های اسلامی، ترجمه: موحدی، محمد رضا، تهران، باز، اول، 1378 شمسی، ص 69، ص 84.
[2] . تاریخ جامع بهائیت، ص 271 و 298 و 323 و 563.
رك: ربانی گلپایگانی، علی؛ فرق و مذاهب كلامی، قم، امیر، اول، 1377 شمسی، ص 341.
و: شلبی، احمد، مقارنة الادیان الیهودیه، قاهره، مكتبة النهضة المصریه، سوم، 1973 میلادی، ص 336.
[3] . همان.
[4] . مقارنة الادیان (الیهودیه)، ص 331، و رك: تاریخ جامع بهائیت، ص 345.
[5] . فرق و مذاهب كلامی، ص 343